برخاک راه یار نهادیم روی خویش... بر روی ما رواست اگر آشنا رود...*

ساخت وبلاگ

یا رفیق

 

فوعزتک لو انتهرتنى ما برحت من بابک و لا کففت عن تملّقک ...**

 

به خودت قسم اگر من را از در خانه ات برانی، جایی نخواهم رفت... پشت در خواهم نشست... فریاد خواهم زد با همه جانم... اشک خواهم ریخت با همه وجودم... صدایت خواهم زد با همه امیدم... مدام می خوانمت... یا رفیق... یا رفیق... یا رفیق... یا رفیق... یا رفیق... یا رفیق... یا رفیق... یا رفیق... یا رفیق... یا رفیق... یا رفیق... یا رفیق... یا رفیق... یا رفیق... یا رفیق... یا رفیق... یا رفیق... یا رفیق... یا رفیق...

 

مردم می گذرند... عابرها... مقیم ها... رفیق هایت... مشتری های ثابت و دائمی ات... مشتری های گذری و موقتت... به همه شان خواهم گفت... می گویم که رفیق خوبی هستی... می گویم که خیلی جای خوبی آمده اند... می گویم از همه خاطراتمان... از همه مهربانی هایت برایشان خواهم گفت... از همه رفاقت ها و دوستی هایت... از همه کمک هایت... از همه وقت هایی که عیب هایم را دیدی و پوشاندی ... از همه آبروهایی که دادی و حفظ کردی... داستان زندگی ام را می گویم برای همه... می گویم برایشان...

 

* حافظ

** فرازی از دعای ابوحمزه ثمالی

نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت/ متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را......
ما را در سایت نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت/ متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mbineshaang بازدید : 169 تاريخ : جمعه 9 خرداد 1399 ساعت: 20:31