محرم...

ساخت وبلاگ

بسم رب الحسین

 عنوان را می گذاشتم "حسرت" یا "حسرت پرواز" بهتر نبود؟ یا می شد گذاشت "حسادت". "آسمانی ها و زمینی ها" هم خوب بود. یا می شد تیتر زد "بال های بسته"یا "شکسته بالی" ... نمی دانم! فقط انگار که این شاهکار را "کامبیز درم بخش" از روی من ترسیم کرده است. برای این روزهام و حال و هوای نزدیک محرمم. باز هم دارد محرم می رسد. این روز های سخت - نه! باید بگویم سخت ترین روزهای سال. لااقل برای من. خیلی ها انتظار این روزها را می کشند اما من! نه! برای من سخت است. دیدن بال گشودن دیگران و پابسته بودن و پر بسته بودن سخت است. خیلی سخت است. همیشه این ایام مرا می ترساند. انگار که آزمایشی است برای دلمان. اگر نجنبد چه؟ اگر نجوشد چه باید کرد؟ اگر اگر آتش نگیرد چه کنم؟ اگر از دایره ایمان بیرون افتاده باشد چه؟ ... اگر پرواز را فراموش کرده باشد ...  آن وقت چه...؟



:::

از تاخیر زیادی که در پاسخ به کامنت های این پست پیش آمد خیلی عذر می خواهم... جواب داده شدند.

نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت/ متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را......
ما را در سایت نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت/ متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mbineshaang بازدید : 206 تاريخ : سه شنبه 2 آبان 1396 ساعت: 4:56